فئودور میخائیلویچ داستایفسکی، نویسنده، اندیشمند، فیلسوف و نویسنده مقالات سیاسی و اجتماعی روس، در 30 اکتبر 1821 در مسکو در خانواده ای پزشک، چشم به جهان گشود. در سال 1838 به اصرار پدر وارد دانشکده فنی پتربورگ شد. او تحصیل در رشته ی فنی را اشتباه می دانست و به جای آن به ادبیات اروپا علاقه نشان می داد و آثار شیلر، شکسپیر، گوته و دیکنز را با علاقه مطالعه می کرد. اولین رمان داستایفسکی با عنوان “مردم فقیر” در سال 1846 به چاپ رسید و بلینسکی آن را رمان اجتماعی اصیل نامید. از آثار برجسته داستایفسکی می توان به “همزاد” (1846)، “برادران کارامازوف” (1879-1881)، “جنها” (1870-1871)، “یادداشتهای زیرزمینی” (1864-1863)، “شبهای سفید” (1848)، “تحقیرشدگان” (1861)، “ابله” (1868)، “قمارباز” (1866)، “یادداشت های خانه اموات” (1861)، “نیتوچکا نیزوانوا (1849) و “جنایت و مکافات” (1866) را می توان نام برد.
داستایفسکی در 28 ژانویه 1881 (در 59 سالگی)، در شهر پتربورگ از دنیا رفت.
میخائیل یورویچ لرمانتف، شاعر، نثرنویس، نمایشنامه نویس و هنرمند روس، در 3 اکتبر 1814 در مسکو بدنیا آمد. لرمانتف در دوران کوتاه عمر خود آثاری خلق کرد که تا کنون ممتاز و یگانه باقی مانده است. میخائیل لرملنتف از سن سیزده-چهارده سالگی شروع به نوشتن کرد. اشعار سالهای جوانی او به بیش از سیصد شعر و چند منظومه میرسد. به طور کلی اشعار لرمانتف را به دو دوره تقسیم می کنند. اشعار دوره اول او در واقع یادداشت های شعری اوست که به زندگی نامه ی نویسنده و شبیه تر است. و موضوع اشعار دوره دوم زندگی شعری او بیشتر مفاهیم سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و فلسفی است. از اشعار لرمانتف میتوان به “آرزو”، “عقل”، “خداحافظ روسیه کثیف”، “مرگ شاعر” و “بارادینو” اشاره کرد. از منظومه های لرمانتف که به طبیعت شرق و موضوع آزادی می پردازد “میتسیری” است که در سال 1840 در مجموعه اشعار او چاپ شد.
لرمانتف در سال 1841 در سن 27 سالگی در دوئل کشته شد.
نیکلای واسیلی یویچ گوگول، نثرنویس، نمایشنامه نویس، شاعر، منتقد و مقاله نویس روس، در 20 مارس 1809 در اوکراین در استان پالتاوا به دنیا آمد. از سال 1818 تا 1819 در شهر پالتاوا و از سال 1821 تا 1828 در شهر نیژین تحصیل کرد. علاقه به ادبیات خیلی زود در او نمایان شد. در سال 1828 با اتمام تحصیل به پتربورگ رفت و در آنجا به کار دولتی مشغول شد. گوگول علیرغم داشتن کار دولتی، موفق شد آثار و مقالاتی در مجلات پتربورگ چاپ کند و آشنایی اش با ژوکوفسکی، پلتنف و پوشکین در همین دوران شکل گرفت. به عقیده بلینسکی و چرنیشفسکی، گوگول را بنیانگذار مرحله نخست سیر تکاملی رئالیسم روسی می دانستند، مرحله ای که در تاریخ ادبیات این کشور به «مکتب طبیعی» معروف شده است.
گوگول آثار متعددی به رشته تحریر درآورده است که مهم ترین آنها عبارت است از: “نفوس مرده”، “تراس بولبا”، “شنل”، “بازرس”، “دماغ” و “میرگورد”.
گوگول 21 فوریه 1852 (در 42 سالگی)، در مسکو از دنیا رفت.
ایوان سرگئویچ تورگنف، نویسنده رئالیست، شاعر، مقاله نویس، نمایشنامه نویس و مترجم روس، در 28 اکتبر سال 1818 در شهر آریول متولد شد. پدرش افسر و از خانواده های اشرافی بود. در سال 1833 وارد دانشگاه مسکو شد. پس از یک سال به پتربورگ رفت و در دانشکده ی فلسفه دانشگاه پتربورگ در رشته زبان و ادبیات مشغول به تحصیل شد. نورگنف به زبان های انگلیسی، آلمانی و فرانسه تسلط کامل داشت. او در سال های دانشجویی شروع به نوشتن کرد و در نظم، نثر و نمایشنامه آثار ارزنده ای از خود به جا گذاشت، در عین حال در مقام چهره ای منتقد هم شناخته شده بود. اولیتن آثار ادبی او “اشعار حمعیت”، “توفان به سرعت گذشت و “این آرامش از کجاست”. تورگنف با “یادداشتهای شکارچی” وارد عرصه ادبیات شد. “رودرین” اولین رمان اوست که در سال 1855 نوشته است. رمان های دیگر او: “آشیانه اشراف” (1858)، “در آستانه” (1860)، “پدران و پسران” (1862) در ادبیات روس و جهان جایگاه والایی دارند.
ایوان تورگنف در 22 آگوست سال 1883 (در 64 سالگی)، در فرانسه چشم بر جهان فرو بست.
میخائیل آفاناسی یویچ بولگاکف، نویسنده، نمایشنامه نویس، کارگردان تئاتر و هنرمند روسی، در 3ماه می سال 1891 در شهر کی یف اوکراین، در خانواده ای فرهنگی متولد شد. وی در سال 1917 از دانشکده پزشکی دانشگاه کی یف فارغ التحصیل شد. برای طبابت ابتدا به منطقه اسمالنسک و سپس به ویازما اعزام شد. تاثیر این دوره ی زندگی او در مجموعه داستانی “یادداشت های یک پزشک جوان” (1925-1926)مشهود است. در سال های 1919 و 1920 مقالاتی درباره آلکساندر پوشکین و آنتوان چخوف و نمایشنامه هایی برای تئاترهای محلی نوشت. از آثار ارزنده ی وی میتوان به “مجموعخ داستان های هجوی اهریمنی” (1925)، “مجموعه داستان های بذرهای شوم” (1925)، “قلب سگی” (1925)، “مجموعه داستانهای یک پزشک جوان” (1925-1926) و رمان “ارتش سفید” (1925-1927) و نمایشنامه “فرار” (1926-1928)، “آپارتمان زویا” (1926) و “جزایر باگرووی” (1928) را نوشت. شهرت عمده بولگاکف در روسیه و جهان، مرهون رمان ارزنده ی او “مرشدو مارگاریتا” است.
بولگاکف در 10 مارس 1940 (در 48 سالگی)، در شهر مسکو درگذشت.
پیُتر ایلیچ چایکُفسکی، آهنگ ساز، آموزگار، رهبر اکستر و منتقد موسیقی، در 25 آوریل سال 1840 در وتکینسک روسیه متولد شد. پدرش مهندس معدن و مادرش پیانو مینواخت. علیرغم استعداد وی در موسیقی، پدر و مادرش او را به مدرسه حقوق فرستادند. در سن 21 سالگی و اگرچه دیگر کمی برای موسیقی دیر شده بود، اما موسیقیدان ما در سپتامبر 1861 وارد کلاسهای موسیقی انجمن موسیقی روسیه (РМО) شد، که در سال 1862 به هنرستان عالی موسیقی سن پترزبورگ تبدیل شد، جایی که پیتر چایکوفسکی یکی از اولین دانشجویان کلاس آهنگسازی شد. استادان وی در هنرستان، نیکولای زارمبا (کنتراپوینت ، فرم موسیقی) و آنتون روبنشتاین (آهنگسازی و سازندگی) بودند و از این زمان فعالیت موسیقی وی شروع شد. او درخشان ترین نماینده رمانتیسم موسیقی در روسیه در قرن نوزدهم است.
چایکفسکی تمام ژانرهای (سبک ها) متداول در اروپای معاصر خود را درک میکرد: سمفونی، شعر سمفونیک، کوارتِت زِهی، کنسرت ساز سُلو، سونات، سوئیت و غیره. و تحت تاثیر اصول و تکنیک های ترکیبی معمول در رمانتیسم اروپای غربی قرار داشت: برنامه موسیقی، نظام آهنگ اصلی، هماهنگی لحن (با استفاده شیوه ها و توالی های مرسوم برای طرفداران رمانتیسم)، معیارهای لهجه، فرم موسیقی، کانتراپونکت (ترکیب همزمان دو یا چند صدای ملودی مستقل)، ارکستراسیون.
آثار متعددی از او، از جمله سمفونی، موسیقی، اپرا، باله، سوئیت و کنسرت به جای مانده است. او اولین آهنگساز روس بود که تاثیری تاریخی و بین المللی در جهان داشت و با حضور خود به عنوان رهبر ارکستر مهمان در اروپا و آمریکا، آن را تقویت کرد.
آثار وی شامل : باله دریاچه قو، باله زیبای خفته، باله فندق شکن، اُپرا ویوودا، اوندین، اپریچنیک، یوگنی انگین، کنسرواتور ویولون در رماژور، سه کنسرواتور برای پیانو که اولین آن ها مشهورترین آنهاستٍ. شش سمفونی که در میان آنها سمفونی شماره شش به نام “پاتتیچسکایا” شهرت فراوانی دارد.
چایکوفسکی در 6 نوامبر سال 1893 در سن پترزبورگ درگذشت.