درباره مأموریت در مسکو
نعمت اله ایزدی
آخرین سفیر ایران در شوروی و اولین سفیر ایران در فدراسیون روسیه
وقتی بنا به تصمیم مقامات مسئول جمهوری اسلامی ایران، به شرحی که در متن کتاب آمده است، بهعنوان سفیر در کشور اتحاد جماهیر شوروی منصوب شدم با اینکه شرایط برای بروز تحولاتی مهم در این کشور فراهم شده بود اما طبعاً پیشبینی فروپاشیِ نظامی با قدمت چند ده ساله بسیار دشوار بود. شاید همین شرایط باعث شده بود که مقامات عالیرتبۀ دولتی و حزبی این کشور برای خروج از اوضاعِ بهشدت آشفتۀ آن دوران و نجات کشور از بحرانی که در آن گرفتار شده بود تمام تلاش خود را بهکار بگیرند و از سقوط نظام سیاسی اتحاد جماهیر شوروی جلوگیری کنند. امری که در آن موفق نشدند و سرانجام این رژیم قدرتمند که در طی چند ده سال حیات خود بسیاری از رژیمهای سیاسی دنیا و در رأس آنها ایالات متحدۀ آمریکا را به چالش کشیده بود فرو پاشید و فصل نوینی را در حیات سیاسی این نقطه از جغرافیای جهان رقم زد. با اینکه نگارش خاطرات سیاسی در اشتغالاتی از این دست هم در ایران و هم در سایر نقاط جهان سابقهای طولانی دارد، اما برای من بهعنوان یک دیپلمات جوانِ مأمور در یک کشور مهم، هم در جهان و هم در ساختار سیاست خارجی ایران، در اولویت نبود. علت هم این بود که اولاً تجربهای ازایندست نداشتم و ثانیاً تراکم کارها و بهویژه سرعت تحولات در آن کشور اجازۀ پرداختن به این مسئله را به من نمیداد. بااینحال از زمان اشتغال به کار دولتی، و بهخصوص دیپلماتیک، همواره عادت داشتم گزارشهای مختصری از فعالیتهای روزانه بهصورت یادداشتهای شخصی بنویسم، بنابراین رئوس مطالب و سرفصلهای موضوعات مهم آن مأموریت را بهصورت مکتوب در اختیار داشتم. از سوی دیگر، جذابیت برخی مسائل آن دوران که گاهی بهمناسبت برای دیگران نقل میکردم دو نتیجۀ مثبت بهدنبال داشت؛ اول اینکه بهواسطۀ تکرار آنها برای من بهصورت ملکۀ ذهنی درآمده بود، بهطوریکه حتی بدون مراجعه به یادداشتها میتوانستم موضوعات مختلف را از حافظهام نقل کنم. دوم اینکه بیان این مطالب باعث میشد شنوندگان مکرر توصیه کنند که بهتر است آنها را در قالب خاطراتی از آن مأموریت به رشتۀ تحریر درآورم. طبعاً این کار ذوق و سلیقۀ خاص خود را میطلبید و جدیت و پشتکاری لازم داشت که کمتر از آن بهرهمند بودم. شاید آن وسواس خاصی هم که همواره دربارۀ نوشتن داشتهام بیتأثیر نبوده است. همۀ اینها سبب شد تا نگارش خاطرات مأموریت در اتحاد جماهیر شوروی و سپس فدراسیون روسیه سالها به تعویق بیفتد. یک علت دیگر هم این بود که در سالهای پس از پایان مأموریت مسکو و تا زمان عزیمت به مأموریت بعدی یعنی سلطاننشین عمان بهمدت چهارسال مشغول متنی بودم که عملکرد اتحاد جماهیر شوروی در جریان جنگ ایران و عراق را روایت میکرد. آن متن خوشبختانه تا قبل از عزیمت به عمان تهیه و نهایی شد اما باز بهدلیل مأموریت و اشتغال جدید، که بسیار متفاوت از مأموریت قبلی بود، روی کاغذ ماند. پس از چهار سال مأموریت در عمان باز به مدت نُه سال درگیر مشاغل سخت در وزارت امورخارجه شدم که بیش از شش سالِ آن را بهعنوان مدیرکل آسیای شرقی و اقیانوسیه خدمت کردم. مسئولیتهای این حوزۀ بهخصوص با توجه به تمرکز سیاست خارجی ایران بر کشورهای شرق آسیا و منطقۀ جنوب شرقی این قاره بسیار سنگین بود. سرانجام در سال ۱۳۹۰، که بهصورت داوطلبانه از خدمت در وزارت امورخارجه بازنشسته شدم، فرصتی فراهم شد تا این دو پروژۀ مهم را جدیتر دنبال کنم. ابتدا به سراغ کتاب عملکرد اتحاد جماهیر شوروی در جریان جنگ ایران و عراق رفتم. چون متن آن آماده بود کار دشواری نداشتم، لذا به همت انتشارات اطلاعات آن را در سال ۱۳۹۲ چاپ و منتشر کردم. این کتاب در سال ۱۳۹۴ با عنوان عملکرد شوروی در جنگ تحمیلی تجدید چاپ شد و به نظرم روایتی واقعگرایانه و مستند را به خوانندگان ارائه کرد. پس از انتشار کتاب مذکور و البته به سبب فراغتی که برایم حاصل شده بود به فکر نگارش خاطرات خود در مأموریت مسکو افتادم اما باز اقدام خاصی نکردم تا اینکه دو نفر از علاقهمندان به مسائل شوروی و روسیه که ازپیش آنها را نمیشناختم و تنها در برخی جلسات سیاسی و تحلیلی درخصوص مسائل روسیه با آنها آشنا شده بودم مرا به نگارش خاطرات تشویق کردند. آقایان شعیب بهمن و رضا حجت، علاوه بر تشویق من به نگارش، داوطلب برگزاری جلسات مستمر در قالب مصاحبه و ضبط مطالب شدند. کتاب حاضر حاصل گفتوگوهای من با این دو کارشناس مسائل روسیه است که البته در مرحلۀ ویرایش نهایی آن را از حالت مصاحبه درآوردم و به شکل حاضر برای چاپ آماده کردم. تهیۀ متن مکتوب از مطالب شفاهی، که در مرحلۀ اول به صورتی نهچندان مطلوب به همت آن دو دوست پیاده شد، کار آسانی نبود، بنابراین ترجیح دادم یک نفر ویراستار این کار را بر عهده بگیرد. مسئولیت این کار را به سرکار خانم مرضیه عظیمی سپردم و ایشان هم با علاقهمندی فراوان کل متن را اصلاح کرد. همینجا از زحمات این سه نفر که مرا در تهیه و تدوین این متن یاری کردند صمیمانه تشکر میکنم. در خاتمه یادآوری این نکته بسیار ضروری است که آنچه به رشتۀ تحریر درآمده اگرچه خاطرات من از دوران مأموریت در مسکو است اما نمیتوان از زحمات تکتک همکارانی که در طی این مدت یار و همکار من بودند یاد نکرد. این دوستان و همکاران که ذکر نام آنها حافظهای قوی میخواهد، و یا رجوع به اسناد و مدارک آن دوران را میطلبد، همگی و در هر موقعیت و مکانی که بودند نقشآفرینی کردند تا مقطع مهمی از سیاست خارجی کشور و تحولات سیاسی در کشور اتحاد جماهیر شوروی و فدراسیون روسیه رقم بخورد. در اینجا و به مناسبت انتشار این کتاب از تمام این دوستان در سفارت ایران در مسکو، سرکنسولگری ایران در باکو و در وزارت امورخارجه و حتی نمایندگان ارگانهای دیگرِ کشور در مسکو صمیمانه تشکر و قدردانی میکنم و صادقانه میگویم که تنها توانستم گوشهای از زحمات آنان را بازگو کنم و به رشتۀ تحریر درآورم. امیدوارم هرکدام از این عزیزان که فرصت مطالعۀ این کتاب را یافتند نظرات اصلاحی یا تکمیلی خود را چه در قالب نقد و چه در قالب خاطرات شخصیشان از همین دورۀ تاریخی در اختیار علاقهمندان و بهخصوص بنده قرار دهند تا با کمک و همت همۀ کسانی که در آن برهه از تاریخ کشور دستاندرکار بودند روایتی صحیح، دقیق و بدون تعصب از تحولات آن دوران ثبت شود.